دیکشنری
داستان آبیدیک
کار گذاردن
english
1
general
::
install
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
کار در حال پیشرفت
کار در دست اقدام
کار دستی
کار دفتری
کار ذهنی
کار روزمزد
کار سنج
کار سنجی
کار شکن
کار عمده
کار فرعی کار غیرمقرر
کار فرما
کار فصلی
کار فکری
کار گذار
کار گذاردن
کار گذاشتن
کار مجدد
کار مشروع
کار مشکل
کار معلوم
کار مغزی
کار مقاطعه ای
کار مقدم
کار منشی گری
کار منقور
کار نادرست
کار نشدنی
کار نشسته
کار نگاره
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید